واژه “Epidemiology” از ترکیب سه بخش با ریشه یونانی ساخته شده است:
- Epi: به معنای “بر” یا “در میان”
- Demos: به معنای “مردم” یا “جمعیت”
- Logos: به معنای “مطالعه” یا “دانش”
در یونان باستان از عبارت “epidēmios” استفاده میشد که به بیماریهای “در میان مردم” (در مقابل بیماریهای اندمیک/بومی) اشاره داشت.
تحول تاریخی واژه اپیدمیولوژی:
- قرن ۱۶–۱۷: اصطلاح “Epidemic” در اروپا رایج شد تا بیماریهایی را توصیف کند که به طور ناگهانی در جمعیت شیوع می یابند.
- قرن ۱۹: اولین بار “Epidemiology” توسط پزشکان اروپایی مانند پانوم (Farr, Snow) برای توصیف “مطالعه علمی الگوهای بیماری” استفاده شد.
- مثال: جان اسنو (John Snow) در تحقیقاتش درباره وبای لندن (۱۸۵۴)، این اصطلاح را عملیاتی کرد.
قبل از اینکه تعاریف مختلف برای اپیدمیولوژی را مطرح کنم، مقدمه ای بر گرفته از کتاب گوردیس را اینجا می آورم:
اپیدمیولوژی علمی است که توزیع بیماریها و عوامل تاثیرگذار در این توزیع، عوامل مؤثر بر سلامت، و اختلالات مرتبط را در جمعیتهای انسانی بررسی میکند. این علم نه تنها به دنبال شناسایی علل اولیه بیماریها (مانند عوامل محیطی، ژنتیکی، یا سبک زندگی) است، بلکه دینامیک انتقال بیماریها (مثل الگوی انتشار کووید-۱۹) و تعامل پیچیده عوامل اجتماعی-اقتصادی با سلامت را نیز تحلیل میکند.
“مبنای اصلی اپیدمیولوژی این است که بیماری، سلامت و وضعیت سلامت بهطور تصادفی در میان جمعیتهای انسانی توزیع نشدهاند.” بر اساس این اصل، الگوهای خاصی در توزیع بیماریها و وضعیت سلامت میان جمعیتها وجود دارد که ناشی از عوامل فردی (مانند ژنتیک یا سبک زندگی)، محیطی (مانند آلودگی یا شرایط اقلیمی)، و اجتماعی (مانند دسترسی به مراقبتهای بهداشتی یا شرایط اقتصادی) است. این اصل همچنین پایهی بسیاری از مطالعات اپیدمیولوژیک برای شناسایی عوامل خطر و تدوین راهکارهای پیشگیری و درمان است.
تعاریف مختلف اپیدمیولوژی و تفاوتهای کلیدی بین آنها:
۱. تعریف کلاسیک (جان ام. لاست، ۱۹۲۸)
جان ام. لاست (John M. Last)، در کتاب “A Dictionary of Epidemiology” (چاپ پنجم، ۲۰۰۱)، اپیدمیولوژی را اینگونه تعریف میکند:
“مطالعهٔ توزیع و تعیین کننده های حالتها یا رویدادهای مرتبط با سلامت در جمعیت های مشخص و کاربرد این مطالعه برای کنترل مشکلات بهداشتی.”
این تعریف بر دو جزء اصلی تأکید دارد:
- توزیع: الگوهای مکانی، زمانی و جمعیتی بیماریها.
- تعیین کننده ها: عوامل خطر (مثلاً ژنتیک، محیط، رفتار) که بر سلامت تأثیر میگذارند.
۲. سازمان جهانی بهداشت (WHO)
طبق وبسایت WHO (دسترسی: اکتبر ۲۰۲۳):
“اپیدمیولوژی علمی است که وضعیت سلامت و بیماری را در جمعیتها بررسی میکند و عوامل مؤثر بر آنها را شناسایی میکند. هدف نهایی آن پیشگیری و کنترل بیماریها و ارتقاء سلامت است.”
این تعریف بر نقش کاربردی اپیدمیولوژی در سیاست گذاری های بهداشتی و مداخلات تمرکز دارد.
۳. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC)
در سند آموزشی CDC با عنوان “Principles of Epidemiology” (ویرایش سوم، ۲۰۲۲):
“اپیدمیولوژی مطالعهٔ سیستماتیک و تحلیل داده های سلامت در جمعیت ها برای شناسایی الگوها، علتها و اثرات بیماریها، و استفاده از این دانش برای حل مشکلات بهداشتی است.”
این تعریف به طور ویژه بر روش شناسی علمی (مانند مطالعات کوهورت و مورد-شاهدی) و تحلیل داده ها تأکید میکند.
۴. کتاب “Modern Epidemiology” (راثمن، گرینلند و لاش، ۲۰۰۸)
در این کتاب مرجع، اپیدمیولوژی اینگونه توصیف شده است:
“مطالعهٔ وقوع بیماریها در جمعیتهای انسانی و عوامل مؤثر بر این وقوع، با هدف استنتاج علیتی برای پیشگیری و کنترل.”
این تعریف بر مفهوم استنتاج علیتی (Causal Inference) و نقش اپیدمیولوژی در تدوین راهبردهای پیشگیرانه تأکید دارد.
۵. انجمن بین المللی اپیدمیولوژی (IEA)
بر اساس بیانیه IEA در سال ۱۹۷۳ (بازبینی شده در ۲۰۱۵):
“اپیدمیولوژی علمی است که به بررسی میزان، توزیع، عوامل تعیین کننده و پیامدهای مشکلات مرتبط با سلامت در جمعیتهای تعریف شده میپردازد.”
این تعریف گسترده تر است و شامل “پیامدها” (مثلاً هزینه های اقتصادی یا کیفیت زندگی) میشود.
۶. رویکرد مدرن (کتاب “Epidemiology: Beyond the Basics”، مظفریان، ۲۰۱۲)
در این کتاب، اپیدمیولوژی نه تنها به بیماریها، بلکه به همهٔ ابعاد سلامت مرتبط دانسته شده است:
“اپیدمیولوژی تحلیل کمّیِ تأثیر عوامل اجتماعی، محیطی، بیولوژیک و رفتاری بر سلامت و بیماری در سطح جمعیت است.”
تفاوتهای کلیدی در تعاریف:
۱. دامنه: برخی تعاریف فقط بیماریها را پوشش میدهند (مثل CDC)، درحالیکه برخی دیگر همهٔ جنبه های سلامت را شامل میشوند (مثل IEA).
۲. هدف: برخی بر پیشگیری تأکید دارند (WHO)، و برخی بر تحلیل علّی (راثمن).
۳. روش شناسی: تعاریف جدیدتر اغلب بر تحلیل داده های پیچیده و سیستماتیک تمرکز میکنند.
اهداف اپیدمیولوژی
شناسایی علت و عوامل خطر بیماری:
- تعیین روشهای انتقال بیماری.
- شناسایی عوامل خطری که احتمال ابتلا را افزایش میدهند.
تعیین گستره بیماری در جامعه:
- ارزیابی بار بیماری و نیازهای بهداشتی جامعه.
مطالعه تاریخچه طبیعی و پیشآگهی بیماریها:
- بررسی شدت و پیشرفت بیماریها.
- ارزیابی تأثیر مداخلات درمانی و پیشگیرانه.
ارزیابی اقدامات پیشگیرانه و درمانی:
- بررسی اثربخشی برنامههای غربالگری.
پایهگذاری سیاستهای عمومی:
- ایجاد سیاستهای مبتنی بر شواهد برای مسائل زیستمحیطی، ژنتیکی و اجتماعی.
