یه صحبت خودمونی
حتماً برات پیش اومده که وقتی صحبت از قبولی در آزمونهای ارشد و دکتری میشه، یه حس سنگینی روی شونههات بیفته. انگار یکی داره ازت میپرسه: “مطمئنی از پسش برمیای؟” ، ” مطمئنی میتونی رتبه خوب بیاری؟” ، ” میتونی دانشگاه خوب قبول شی؟”
امروز میخوام از یه زاویه دیگه موضوع آماده شدن برای آزمونهای ارشد و دکتری نگاه کنیم. بیا قبول شدن تو این کنکورها رو مثل ورزشکارای حرفهای ببینیم. آره، درست خوندی! قبول شدن، برنده شدن و موفقیت همون نتیجه ای که یه قهرمان ورزشی هر روز برای رسیدن بهش با سختی های مختلف دست و پنجه نرم میکنه.
با برنامه تمرین می کنه، حرکات رو با دقت اجرا می کنه و در سِت های مختلف بارها و بارها و بارها تا مرز ناتوانی تکرار می کنه. یه قولی بین ورزشکارا هست که میگن تعداد حرکات باید اونقدری باشه که دیگه نتونی حتی یک حرکت دیگه ادامه بدی و میگن رشد دقیقا از همینجا شروع میشه؛ یعنی، رد کردن “مرزِ دیگه نمی تونم”.
رشد و نمو وقتی شروع میشه که مرحله “نمی تونم” رو رد کنی و ادامه بدی.
هممون روز اولی که شروع می کنیم به ورزش، یا برنامهریزی برای یه آزمون مهم، حس مشترکی داریم: “هیچی بلد نیستیم!” شاید سردرگم هستیم یا فکر میکنیم بقیه خیلی جلوترن. حتی بدنمون، یا بهتر بگم ذهنمون، زود خسته میشه و جا میزنه.
یادگیری دقیقا مثل عضله سازیه. همونطور که برای انجام دادن هر حرکت ورزشی مجموعه ای از عضلات درگیر میشن و فعالیت می کنن، برای یادگیری، فهمیدن و درک یک مطلب جدید و مهارت علمی هم مجموعه ای از نورون ها در مغز فعال میشن.
دقیقا مثل وقتی که یک حرکت ورزشی رو تکرار می کنی، اون عضلات درگیر کم کم قوی می شن، رشد می کنن و تکامل پیدا می کنن، نورون های مسئول یک مهارت هم در طی مسیر یادگیری به مرور تقویت میشن و با تکرار های مستمر، منظم و با برنامه رشد می کنن و اون مهارت آموخته میشه.
تحقیقات نشون میده برای هر مهارتی یک دسته نورون در مغز فعال میشن. نورون هایی که برای یادگیری آمار لازم هست با شبکه نورونی که برای زبان فعال می شود متفاوت هستند. حالا هر قدر بیشتر بخونی، تمرین کنی و تکرار کنی، این شبکه های نورونی قویتر و فعال تر میشن، دقیقا مثل عضلات یک ورزشکار. هر قدر این شبکه های نورونی تقویت بشن تو توی اون مهارت متخصص تر میشی و نسبت به بقیه متمایزتر میشی و این یعنی، رتبه بهتر و نتیجه عالی تر.
همیشه اولش سخته و دائم شکست می خوری و به مرز “نمی تونم” می رسی و دقیقا اینجا همونجائیکه باید ازش رد بشی و تحملش کنی. اینجا دقیقا همونجائیکه موفقیت محصول بعدیشه.
دقیقا مثل همون قول معروف مایکل جوردن که میگه:
“من بیش از 9000 پرتاب توی بازیها رو از دست دادم. بیش از 300 بازی رو باختم. 26 بار به من اعتماد شد که پرتاب برنده رو انجام بدم و از دست دادم. بارها و بارها در زندگی شکست خوردم و به همین دلیل موفق شدم.”
شروع، همیشه سختترین قسمته!
یه قهرمان المپیک یا یه ورزشکار حرفهای را تو ذهنتون مجسم کنین. چه عضلاتی، چه سرعتی و چه قدرت و استقامتی داره. عضلات برجسته و زیبا، شکم تخت و سیکس پک، پاهای قوی و عضلانی هیچ کدوم روزای اول نبودن و این قهرمان هم مثل همه آدمای معمولی تو روزای اول کاری نمی تونست انجام بده و خیلی مهارتی نداشت. نه بدن قویای داشت، نه تخصص زیادی تو اون ورزش. بلکه کمکم ساخت. شکست خورد، دنبال جواب گشت، سؤال پرسید، و بعد با تمرینهای منظم و راهنمایی یه مربی ماهر، خودش رو بالا کشید.
محمدعلی کلی میگه:
“از هر دقیقه تمرین متنفر بودم، اما به خودم گفتم: تسلیم نشو. حالا سختی بکش، تا بقیۀ عمرت یک قهرمان باشی.”
حالا برگردیم سمت خودمون؛ قبولی توی آزمون ارشد و دکتری هم درست مثل همینه. روزای اول ممکنه نتیجه نبینی، فقط خستگی باشه و حتی شاید دلسرد شی. اما یادت باشه، این پروسه همون مسیریه که قهرمانا طی میکنن. مسیر رشد آهسته است. تغییرات رو توی آیینه نمیبینی ولی با استمرار، نتیجه بالاخره خودشو نشون میده.
هیچ مهارتی یه شبه به دست نمیاد
در توضیح نورولوژیک یادگیری که خیلی مختصر تو همین روزنوشته بهش اشاره کردم، مهارت تو یک کار، درس، هنر و … با فعال شدن دسته ای از نورون ها و اتصالشون به هم دیگه شروع میشه. ولی، چطوری میشه این دسته از نورون ها رو فعال کرد؟ من جوابم به این سئوال اینه: “با هدف گذاری” و “کنجکاوی”.
دیدین میگن نِیّت کن؟ یا میگن نِیّت مهمه؟ این همون هدف گذاریه و قبلش کنجکاوی در مورد چیزی که نمی دونی یا نمی تونی انجام بدی. وقتی هدف میزاری آمار یادبگیری، زبان یادبگیری یا هر مهارت دیگه، بدنِ هوشمند خودش به طور خودکار سیستم لازم رو تو مغز فعال می کنه و شبکه نورونی لازم شکل میگیره. بقیش دیگه با خودته که این شبکه رو فعال تر و قویتر کنی. و این اتفاق یک شبه و یه هفته ای اتفاق نمیوفته به مرور رخ میده. دقیقا مثل رشد عضله بازو، شکم، پا و سرشانه در یک ورزش.
صبر و استمرار، شاه کلید موفقیت
میدونی فرق میانِ کسایی که خودشون رو توی آزمونها اثبات میکنن و اونایی که جا میزنن چیه؟ فقط و فقط یک چیز: استمرار.
نابغهای مثل توماس ادیسون میگه:
“موفقیت مجموع تلاشهای کوچکی است که هر روز تکرار میشود.”
یعنی کاری که امروز انجام دادی، شاید فردا، ماه دیگه یا حتی سال دیگه نتیجه بده. فقط باید ادامه بدی، حتی اگه امروز پیشرفتت رو حس نکنی. باید ایمان داشته باشی که هر بار باعث میشه بهتر بشی.
برنامهریزی مثل نقشه راه قهرمانان
هر قهرمانی برنامۀ تمرین داره. بدون برنامه فقط خسته میشی، اما با برنامه گام به گام جلو میری و میفهمی کجای راهی. یه برنامهی خوب کمک میکنه توی روزهایی که حال و حوصله نداری هم یه قدم برداری. دقیقا مثل حرف معروف برایان تریسی:
“اگر نتوانید برای خودتان برنامهریزی کنید، دیگران برای شما برنامهریزی خواهند کرد.”
پس برای خودت لیست هدفها و قدمهای کوچیک بچین. مطالب رو تکه تکه بخون، استراحت کن، باز تمرین کن. هر روز یه تکانی به خودت بده. از مربیها، مشاورها، دوستها و هرکسی که یک قدم از تو جلوتره کمک بگیر و سؤال بپرس.
باور کن، قهرمان شدن دستیافتنیه
در مسیر آزمون ارشد و دکتری، مثل ورزش، هر روز تمرین مهمه، حتی وقتی خستهای و بیحوصله. بدون که هر بار خبر نرسیدن نتیجه، فقط یک قدم نزدیکتر شدنه به هدف.
جیم ران، استاد موفقیت فردی، میگه:
“پیشرفت آهسته بهتر از ایستادن است. هر روز یک قدم بردار.”
قدمهات شاید ریز باشه ولی روی هم انباشته میشه؛ وقتی به روز امتحان میرسی، میبینی همه اون دردها و خستگیها، پایههای موفقیتت بودن.
پیام آخر
اگر میخوای توی این مسیر سربلند بشی، دو چیز رو فراموش نکن:
۱. هیچی یک شبه به دست نمیاد.
۲. فقط کسایی موفق میشن که بیشتر از همه استمرار و صبر دارن.
امروز رو از دست نده. با یک برنامه منظم، حتی اگر شده با گامهای کوچک، شروع کن. هر بار که خواستی جا بزنی، یاد ورزشکارا بیفت. اونا هم روزای اول فقط درد و خستگی رو حس کردن، ولی کمکم قویتر شدن و بالاخره روی سکو ایستادن.
برنده بودن، اول توی ذهنته، بعد تو عملت.
پس بزن بریم قهرمان آینده آزمون ارشد و دکتری! 👊🏻💪🏻