مهارت های نرم دانشمندان علم داده

چهار مهارت افراد قدرتمند برای دانشمندان داده

داده ها و کسانی که با آنها کار می کنند، یعنی دانشمندان علم داده باید از جنبه های مختلف قدرتمند باشند تا بتوانند به سازمان در جهت کسب درآمد بیشتر کمک کنند.

افراد قوی در حوزه آمار، داده کاوی و هوش مصنوعی و دانشمندان علم داده دارای ویژگیهای قابل مشاهده ای هستند که اغلب  با آنچه در ذهن افراد دور از این حوزه وجود دارد، متفاوت هستند. این افراد علاوه بر دانش فنی و تخصص در حوزه های مختلف علم داده، لازم است سایر مهارتها را در خود تقویت نمایند.

اجازه دهید یادداشت امروز را با چند پیش فرض رایج در مورد موضوع این یادداشت “چهار مهارت افراد قدرتمند برای دانشمندان داده” و برداشت ها و مشاهدات من از هر یک از آنها بر اساس تجربیات و مشاهداتم شروع کنم.

1-  فرض رایج: مهارت‌های افراد فقط مهارت‌های نرم «شبیه به پر» هستند.

مهارت های نرم اغلب به عنوان “چیزهای پر مانند” نامیده می شوند.

مشاهده: مهارت های افراد را می توان به عنوان مجموعه ای از مهارت های سخت و ملموس توصیف کرد که نیازمند یادگیری و تلاش قابل توجهی برای آموزش است.

2-  فرض مشترک: دانشمندان داده مهارت های مردمی ضعیفی دارند

در یک محیط شرکتی، دانشمندان داده با عنوان «گیک‌ها (geeks)» یا «غیرقابل فهم» برچسب‌گذاری می‌شوند که همگی توصیف‌های دوستانه هستند. گیک‌ها افرادی تعصبی بوده و مسائل را از زاویهٔ دید افراد عادی نگاه نمی‌کنند و معمولاً این گروه از افراد فکر می‌کنند که تصورات ایشان در مورد یک موضوع خاص از تصورات سایر افراد صحیح‌تر بوده و این انتظار را از سایرین دارند تا حرف ایشان را بدون هر گونه توضیح اضافی، متوجه شوند.

مشاهده: دانشمندان داده از جمله گروه‌هایی از متخصصان هستند که بالاترین پتانسیل را برای توسعه مهارت‌های مردمی دارند.

3- فرض رایج: مهارت های افراد به نوعی فریبنده است

مهارت‌های مردمی اغلب به‌عنوان دستکاری در نظر گرفته می‌شوند

مشاهده: اولاً، هر مؤسسه تجاری و عمومی توسط افراد اداره می شود. مهارت های افراد تنها حوزه فروش و منابع انسانی نیست. ثانیاً، مهارت‌های افراد آنقدر به اغوا کردن افراد برای خرید چیزهایی که نمی‌خواهند نیست، بلکه مدیریت موقعیت‌های چالش برانگیز و پیچیده با افراد دیگر است.

چرا باید روی مهارت های افراد سرمایه گذاری کنید؟

جواب بسیار ساده است؛ چون، به معنای واقعی کلمه نتیجه می دهد. من شاهد شکوفایی کسب‌وکارها بر اساس مهارت‌های افراد، از جمله مهارت‌های خودم بوده‌ام. از سوی دیگر، من شاهد بوده‌ام که شرکت‌ها به دلیل نداشتن مهارت افراد در تیم‌هایشان میلیون‌ها تومان ضرر متقبل شده اند.

در زیر به مجموعه چهار مهارت افراد قدرتمند اشاره می کنم.

(1)  مهارت تجربه کاربر (User Experience (UX))

هر زمان که با افراد و مشاغل سروکار دارید، باید واقعیت تجربه آنها را درک کنید. نقاط درد، سختی و رنج بخشی از واقعیت تجربه هر کسی است، اما معمولا، مردم همیشه در رنج و درد نیستند. از این رو، پرسیدن از مشتریان، شرکا، همکاران خود در مورد نقاط درد، فقط دید محدودی در مورد واقعیتی که آنها به صورت روزانه با آن سروکار دارند، به شما می دهد.

شما می توانیدبا پرسیدن سؤالات زیاد به بینش عمیقی دست پیدا کنید، اما این مسیر محدودیت هایی دارد. مردم همه چیزهایی را که می دانند به شما نمی گویند. این به این دلیل نیست که آنها رازدار هستند. اغلب اوقات، مردم بسیاری از نکات مهم را در پاسخ به سؤالات شما حذف می‌کنند، زیرا به نظر می‌رسد که برای آن‌ها آنقدر واضح هستند که حتی نمی‌توانند آن را برای شما ذکر کنند. برای تاثیر بیشتر بهتر است از شخص دیگر تقلید کنید، به معنای واقعی کلمه مدتی در کفش او راه بروید.

ما در حال ارائه خدمات علم داده هستیم. با این حال، مهارت‌های تجربه کاربری ما به ما در درک افراد کمک می‌کنند. در نهایت، هر پروژه علم داده بر افرادی که در اولین خط مقدم کسب و کار هستند، تأثیر می گذارد. افراد را به طور مستقیم یا غیرمستقیم درک کنید. درک جامع از کار خود به دست آورید. که این همیشه نتیجه می دهد.

توصیه: یک تیم تجربه کاربری راه اندازی کنید

اگر کسب و کار شما اداره رستورانهای زنجیره ای می باشد، باید یکی از اعضای تیم شما مسئول سرخ کردن همبرگر ها باشد. اگر کسب و کار شما خدمات خودروهای تجاری است، یکی از اعضای تیم شما باید گواهینامه رانندگی کامیون بگیرد و … . این وظایف را به پایین‌ترین سطح از کارمندان تیم خود محول نکنید و مشتری مداری را به یک سطح کاملاً جدید ارتقا دهید.

(2) مهارت های ارتباطی

در بسیاری از موارد، مردم یکدیگر را درک نمی کنند. ما در یک دنیای جهانی شده زندگی می کنیم و کار بر روی پروژه هایی از کشورهای مختلف مانند اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، بریتانیا، هند، چین و ایالات متحده بسیار معمول شده است. در چنین موارد چند فرهنگی، ممکن است فرض کنید که همه در تیم خود انگلیسی صحبت می کنید. با این حال، شما با هفت لهجه مختلف انگلیسی روبرو هستید: انگلیسی اسپانیایی، انگلیسی فرانسوی، انگلیسی ایتالیایی، انگلیسی بریتانیایی، انگلیسی هندی، انگلیسی چینی و انگلیسی آمریکایی (به عنوان مثال تگزاس). هر گویش تقریباً شبیه یک زبان مجزا به نظر می رسد.

من از شرکت‌هایی شنیده ام که فرصت‌های تجاری به ارزش میلیون‌ها دلار را از دست می‌دهند، فقط به این دلیل که هیچ‌کس نمی‌توانست لهجه انگلیسی متمایز طرف مقابل را بفهمد.

توصیه: اگر می خواهید بصورت بین المللی کار کنید، روی آموزش کاهش لهجه سرمایه گذاری کنید. آهسته و واضح صحبت کنید.

شما باید این توصیه را بسیار جدی بگیرید (بیش از هر توصیه دیگری در این مقاله). هیچ کس به صراحت به شما نمی گوید که زبان شما را نمی فهمد، زیرا این کار بی ادبی محسوب می شود. در نتیجه، ممکن است اشتباهات مشابه را بارها و بارها تکرار کنید و زمان، پول و انگیزه خود را از دست بدهید.

اگر شما یک شرکت فرانسوی هستید که به مشتریان در ایالات متحده غذا می‌دهید، یا یک شرکت تگزاسی هستید که با شرکای تجاری در چین یا بالعکس کار می‌کند، مطمئناً می‌توانید از همان ابتدا یک فرض را داشته باشید: طرف مقابل به سختی متوجه می‌شود که شما چه می‌گویید. این یک مشکل بزرگ برای بسیاری از مشاغل و سازمان ها است.

آموزش کاهش لهجه می تواند شما را در مسیر درست قرار دهد و از فرصت های تجاری استفاده کنید که در غیر این صورت ممکن است یک بار و برای همیشه آن فرصت تجاری از دست بدهید.

همین امر در مورد سریع صحبت کنندگان نیز صدق می کند. برخی افراد حتی به خود می بالند که سریع صحبت می کنند (زیرا دانش بسیار ارزشمندی برای به اشتراک گذاشتن دارند). در واقع آنها بر مخاطبان خود غلبه می کنند. اگر از این نوع افراد هستید: ترمز را محکم فشار دهید. در ابتدا برای شما آهسته و واضح صحبت کردن خیلی سخت، دردناک و ناخوشایند خواهد بود. با این حال، مخاطبان شما از آنچه واقعاً می گویید درک و سود خواهند برد.

(3)  مهارت های علوم رفتاری

اخیراً به یک الگوی رفتاری برخورد کردم که در آن چیزی در این زمینه بیان می کرد: “همه ما می توانیم قبول کنیم که مهارت های افراد از فیزیک هسته ای دشوارتر است.” در واقع رفتارهای انسان بسیار پیچیده و مبهم است.

همیشه باید از توضیحات ساده دوری کرد. هر گاه کسی جمله ای را با این جمله شروع می کند: «انسان ها چنین رفتار می کنند، زیرا …» مطمئن باشید که اینطور نیست.

چند سال پیش از خودم پرسیدم: «چرا انسان‌ها در شرایط خاصی اینطور رفتار می‌کنند؟» به عنوان مثال: “چرا برخی افراد تحت فشار رشد می کنند در حالی که برخی دیگر فرو می ریزند؟” “چرا برخی از کسب و کارها از نوآوری استقبال می کنند، در حالی که برخی دیگر در برابر هر تغییری مقاومت می کنند؟” یا: “چرا برخی از مشاغل زنده می مانند و برخی دیگر می میرند؟”

من شروع به جستجو برای پاسخ در روانشناسی (کسب و کار) کردم، و با گذشت زمان، به سمت زیست شناسی رفتاری انسان، زیست شناسی مولکولی، و علوم اعصاب در میان دیگران حرکت کردم. با این وجود، بینش هایی که در طول سال ها به دست آوردم، ذهنم را باز کرد.

در جستجوی توضیح رفتارهای انسانی، علاقه‌ام را به پاسخ‌های ساده‌گرایانه از دست دادم. در عوض، یاد گرفتم که از زوایای مختلف نگاه کنم. کسب این مجموعه از مهارت‌ها زمان می‌برد، اما بیشترین پاداش را از نظر فکری دارد. اجازه بدهید چند نمونه از لیست مطالعه خود را برای شما بیان کنم:

الف) “48 قانون قدرت” نوشته رابرت گرین

این کتاب بیشتر مجموعه ای از 48 حکایت است تا 48 قانون. با این حال، این حکایت ها توضیح بسیار خوبی درباره نحوه استدلال، احساس و عمل افراد صاحب قدرت ارائه می دهند. برخی این کتاب را شیطانی محض می دانند، زیرا تکنیک های فریبنده و دستکاری که توسط صاحبان قدرت استفاده می شود را تشریح می کند.

من خواندن این کتاب را با فاصله سالم از موضوع توصیه می کنم (همانطور که نویسنده در یکی از مصاحبه هایش اعتراف کرده است).

ب) “زیست شناسی رفتاری انسان” نوشته رابرت ساپولسکی

این مجموعه از 25 سخنرانی در دانشگاه استنفورد برای همه کسانی که می خواهند در موضوع زیست شناسی رفتاری انسان اطلاعات کسب کنند، تشکیل شده است. هر سخنرانی تقریبا 60 تا 90 دقیقه طول می کشد و شما می توانید آنها را در یوتیوب پیدا کنید.

ج) “غیر قابل تصور: چه کسی در هنگام وقوع فاجعه زنده می ماند – و چرا” اثر آماندا ریپلی

آماندا ریپلی بر اساس مصاحبه‌های بی‌شماری با بازماندگان و کارشناسان موضوع، سه مرحله متمایز را که افراد هنگام وقوع بلایا از آن عبور می‌کنند (انکار، مشورت، و اقدام قاطع) و اینکه در هر یک از این مراحل احساس، فکر و عمل می‌کنند، بیان می‌کند. این کتاب به من کمک کرد تا رفتارهای بالقوه خود را در صورت وقوع فاجعه بهتر درک کنم.

توصیه: یک کتابخانه در شرکت خود راه اندازی کنید

بسیاری از شرکت‌های بسیار موفق، کتابخانه داخلی دارند.شرکت شما از این تلاش ها حمایت نمی کند؟ به هر حال انجامش بده. دسته ای از افرادی را که از گذراندن وقت با آنها لذت می برید جمع آوری کنید و کتابخانه غیررسمی خود را راه اندازی کنید.

(4)  مهارت های مدیریت زمان

شما باید یاد بگیرید که تقویم دیگران را مدیریت کنید. گاهی اوقات به نظر می رسد که دستیار شخصی شخص دیگری باشید، اما مسئله اینجاست: اکثر مردم با بمباران اطلاعاتی مواجه می شوند، دامنه توجه آنها کوتاه و کوتاه تر می شود. بدتر از همه، استفاده گسترده و بیش از حد از رسانه های اجتماعی، دامنه توجه مردم را بیش از پیش کاهش می دهد. یکی از بنیانگذاران فیس بوک، شان پارکر، حتی تا آنجا پیش می رود که ادعا می کند شرکت سابق او ساختار جامعه ها را ویران می کند.

هر زمان که با مشتریان، شرکا و کارمندان سروکار دارید، به طور کامل از طریق تقویم آنها فکر می کنید: “مرحله بعدی چیست؟ چه زمانی باید ملاقات کنید و صحبت کنید؟” برای آنها دعوت نامه بفرستید، یادآوری کنید. هیچ کس مستقیماً بابت این تلاش به شما پول نمی دهد، وقتی افراد تعهدات خود را زیر پا می گذارند، ناامید کننده است، و بالاخره آنها بالغ هستند، درست است؟ باید خودشان این کار را بکنند! اما آنها این کار را نمی کنند. اینکه بتوانید افراد را متعهد بار بیاورید و آنها را پاسخگو نگه دارید به معنای واقعی کلمه می توانید تجارت و حرفه خود را نجات دهد.

توصیه: آموزش مدیریت زمان را سازماندهی کنید

این آموزش ها باید توسط مدیران دفتر و منشی ها ارائه شود، نه توسط استادان مدیریت زمان که خود را معرفی می کنند. منشی ها با مشتریان سر و کار دارند و می دانند چگونه در زمان های خوب و بد آنها را در مسیر خود نگه دارند.

شرکت شما از این تلاش ها حمایت نمی کند؟ به هر حال انجامش بده در صورت امکان زمان و پول خود را سرمایه گذاری کنید.

چرا باید این همه کار را انجام دهید؟

زیرا اکثر افراد این کار را نمی کنند. اکثر مردم این توصیه ها را نادیده می گیرند. آنها بهانه هایی را پیدا خواهند کرد که چرا نمی توانند (مانند: “شرکت من از این تلاش ها حمایت نمی کند!”). اگر توصیه های بالا را جدی بگیرید، این یک برگ برنده برای شما خواهد بود. اگر کسب‌وکاری دارید، می‌توانید با یادگیری و تلاش معقول خود را از رقبای خود جلوتر بیافتید. به همین ترتیب، اگر دانشمند داده در یک شرکت بزرگ هستید و می‌خواهید شغلی عالی داشته باشید، “چهار مهارت افراد قدرتمند برای دانشمندان داده” مطمئنا به شما کمک خواهد کرد.

در هر صورت برای شما بهترین ها را آرزو می کنم!

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در linkedin
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در whatsapp
نوشته های مرتبط

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *