طرح سئوالات خوب تحقیق
همه بزرگان پژوهش و روش تحقیق اعتقاد دارند که یک تحقیق خوب با یک سوال تحقیق خوب شروع شود. با این حال، طرح سؤالات تحقیق خوب چیزی است که محققان تازه کار اغلب آن را دشوار و استرس زا می دانند. یکی از دلایل این است که طرح سئوال تحقیق فرآیندی خلاقانه و گاهی مرموز و حتی جادویی است.
انگار محققان باتجربه سؤالات تحقیق جالب را از آسمان بیرون می کشند. با این حال، تحقیقات روانشناسی در مورد خلاقیت نشان داده است که نه آنقدر که به نظر می رسد مرموز است و نه جادویی.
طرح سئوال تحقیق مناسب تا حد زیادی محصول استراتژی های متداول تفکر، پشتکار، تکرار و تمرین است (Weisberg, 1993). این بخش چند استراتژی نسبتاً ساده برای یافتن ایدههای تحقیقاتی کلی، تبدیل آن ایدهها به سؤالات پژوهشی آزمایشپذیر تجربی، و در نهایت ارزیابی آن سؤالها از نظر جالب بودن و امکان پاسخگویی به آنها را پوشش میدهد.
از کجا برای طرح سئوالات تحقیق الهام بگیریم؟
سؤالات پژوهشی اغلب با مطرح شدن ایدههای تحقیقاتی کلیتر شروع میشوند. مثلا در روانشناسی معمولاً روی برخی رفتارها یا ویژگیهای روانشناختی مثل پرحرفی، حافظه برای لمس کردن، افسردگی، بانجی جامپینگ و غیره تمرکز دارد. قبل از اینکه به چگونگی تبدیل چنین ایدههایی به پرسشهای پژوهشی آزمایشپذیر تجربی بپردازیم، جالب خواهد بود که بدانیم در وهله اول این ایدهها اغلب از کجا منشاء می گیرند.
سه مورد از رایج ترین منابع الهام برای ایده های پژوهشی عبارتند از:
1) مشاهدات غیررسمی
2) مشکلات عملی
3) تحقیقات قبلی
مشاهدات غیررسمی شامل مشاهدات مستقیم از رفتار خود و دیگران و همچنین مشاهدات دست دوم از منابع غیرعلمی مانند روزنامه ها، کتاب ها و غیره است. به عنوان مثال، ممکن است متوجه شوید که به نظر می رسد همیشه در آهسته ترین صف در فروشگاه مواد غذایی هستید. آیا ممکن است اکثر مردم همین فکر را داشته باشند؟ یا ممکن است در روزنامه های محلی در مورد اهدای پول و غذا به یک خانواده محلی که خانه آنها سوخته است بخوانید و شروع به تعجب کنید که چه کسی و چرا این کمک ها را انجام می دهد. برخی از مشهورترین تحقیقات در روانشناسی از مشاهدات غیررسمی الهام گرفته شده است. برای مثال، تحقیقات معروف استنلی میلگرام در مورد اطاعت، تا حدی از گزارشهای روزنامهنگاری محاکمه جنایتکاران جنگی نازیها الهام گرفته شده است – بسیاری از آنها ادعا میکردند که فقط دستورات را اطاعت میکنند. این امر او را به تعجب وا داشت که مردم عادی تا چه حد مرتکب اعمال غیراخلاقی می شوند، صرفاً به این دلیل که یک شخصیت اقتدار به آنها دستور داده است (میلگرام، 1963).
علاوه بر این، مشکلات عملی ممکن است الهام بخش ایده های تحقیقاتی باشند و مستقیماً به تحقیقات کاربردی در حوزه هایی مانند قانون، بهداشت، آموزش و ورزش منجر شوند. آیا نقاشی های انسان به کودکان کمک می کند تا جزئیات مربوط به آزار جسمی یا جنسی را به خاطر بسپارند؟ روان درمانی در مقایسه با دارودرمانی چقدر برای افسردگی موثر است؟ تلفن های همراه تا چه اندازه توانایی رانندگی افراد را مختل می کنند؟ چگونه میتوانیم خواندن مؤثرتر را به کودکان بیاموزیم؟ بهترین آمادگی ذهنی برای دویدن ماراتن چیست؟
با این حال، احتمالاً رایج ترین الهام بخش برای ایده های تحقیقاتی جدید، تحقیقات قبلی است. به یاد داشته باشیم که علم نوعی همکاری در مقیاس بزرگ است که در آن بسیاری از محققان مختلف کارهای یکدیگر را می خوانند و ارزیابی می کنند و مطالعات جدیدی را برای ایجاد آن انجام می دهند. البته محققان با تجربه با تحقیقات قبلی در حوزه تخصصی خود آشنا هستند و احتمالاً فهرست بلندبالایی از ایده ها دارند.
مطلب فوق نشان می دهد که محققان تازه کار می توانند از طریق مشورت با یک محقق باتجربه تر ایده های جدیدی را الهام بگیرند (به عنوان مثال، دانشجویان می توانند با یک عضو هیئت علمی مشورت کنند). علاوه بر این، محققین تازه کار همیشه می توانند با برداشتن یک نسخه از تقریباً هر مجله حرفه ای و خواندن عناوین و چکیده ها الهام های زیادی بگیرند.
به عنوان مثال، در یکی از شمارههای معمولی علوم روانشناسی، میتوانید مقالاتی در مورد ادراک اشکال، یهودستیزی، صفوف پلیس، معنای مرگ، یادگیری زبان دوم، افرادی که به دنبال تجربیات عاطفی منفی هستند، و بسیاری موضوعات دیگر بیابید. اگر بتوانید علایق خود را به یک موضوع خاص (مثلاً حافظه) یا دامنه (مثلاً مراقبت های بهداشتی) محدود کنید، همچنین می توانید به مجلات خاص تری مانند Memory & Cognition یا Health Psychology مراجعه کنید.
طرح سؤالات پژوهشی قابل آزمایش
زمانیکه ایده ای برای تحقیق داریم، باید از آن برای ایجاد یک یا چند سؤال تحقیق که آزمایشپذیر باشند، استفاده کنید. یعنی سؤالاتی تنظیم شود که در قالب یک متغیر واحد یا رابطه بین متغیرها بیان شوند. یکی از راههای انجام این کار، نگاهی دقیق به بخش بحث در یک مقاله تحقیقاتی اخیر در مورد این موضوع است. این آخرین بخش اصلی مقاله است که در آن محققین نتایج خود را خلاصه می کنند، آنها را در زمینه تحقیقات گذشته تفسیر می کنند و مسیرهایی را برای تحقیقات آینده پیشنهاد می کنند. این پیشنهادات اغلب به شکل سؤالات تحقیقی خاص هستند که می توانید با تحقیقات اضافی به آنها پاسخ دهید. این کار می تواند استراتژی خوبی باشد؛ زیرا، احتمالاً سؤالات پیشنهادی قبلاً توسط محققان با تجربه جالب و مهم تشخیص داده شده است.
اما ممکن است بخواهیم سوالات تحقیق را خودمان طراحی کنیم. چطور می توانیم این کار رو انجام دهیم؟ ابتدا، اگر رفتار یا ویژگی روانشناختی خاصی در ذهن دارید، میتوانید به سادگی آن را به عنوان یک متغیر، مفهومسازی کنید و بپرسید که چقدر تکراری و یا شدید است. مردم به طور متوسط در روز چند کلمه صحبت می کنند؟ خاطرات کودکان از لمس شدن چقدر دقیق است؟ چند درصد از مردم برای افسردگی به دنبال کمک حرفه ای بوده اند؟ اگر این سوال هرگز به صورت علمی مورد مطالعه قرار نگرفته است – چیزی که در بررسی ادبیات خود خواهیم فهمید- ممکن است جالب و ارزش پیگیری باشد.
اگر تحقیقات علمی قبلاً به این سؤال پاسخ داده است که رفتار یا ویژگی چقدر تکراری یا شدید است، باید آن را به سؤالی در مورد رابطه آماری بین آن رفتار یا ویژگی و برخی متغیرهای دیگر تبدیل کنیم. یکی از راههای انجام این کار این است که مجموعهای از سوالات کلیتر زیر را از خود بپرسیم و تمام پاسخهایی را که فکر میکنیم، بنویسیم.
برخی از علل احتمالی یک رفتار یا ویژگی چیست؟
برخی از اثرات احتمالی یک رفتار یا ویژگی چیست؟
چه نوع افرادی ممکن است بیشتر یا کمتر از این رفتار یا ویژگی را نشان دهند؟
چه نوع موقعیت هایی ممکن است کم و بیش رفتار یا ویژگی را برانگیزد؟
برای جواب دادن هر کدام از سئوالات فوق، به طور کلی، هر پاسخی که می نویسیم می تواند به عنوان یک متغیر دوم مفهوم سازی شود، که سؤالی در مورد یک رابطه آماری را پیشنهاد می کند. برای مثال، اگر به پرحرفی علاقه داشتید، ممکن است به ذهنتان خطور کند که یکی از دلایل احتمالی این ویژگی روانی، بزرگی خانواده است. آیا بین اندازه خانواده و پرحرفی رابطه آماری وجود دارد؟ یا ممکن است به ذهنتان خطور کند که به نظر می رسد افراد در گروه های همجنس پرحرف تر از گروه های مختلط هستند. آیا در میانگین میزان پرحرفی افراد همجنس گرا و افراد در گروه های مختلط تفاوتی وجود دارد؟ این رویکرد باید به ما این امکان را بدهد که در مورد، تقریباً، هر رفتار یا ویژگی روانشناختی، سؤالات تجربی مختلف قابل آزمایشی ایجاد کنیم.
اگر از طریق این فرآیند سؤالی را ایجاد کنیم که هرگز از نظر علمی مورد مطالعه قرار نگرفته است – که دوباره چیزی است که در بررسی ادبیات خود خواهید آموخت – ممکن است جالب و ارزش دنبال کردن باشد. اما، اگر متوجه شویم که از نظر علمی مورد مطالعه قرار گرفته است، چه؟ اگرچه محققان تازه کار اغلب در این مرحله تسلیم می شوند و به سراغ سوالی جدید می روند، که اینکار لزوما استراتژی خوبی نیست. نکته مهم این واقعیت است که این سوال به صورت علمی مورد مطالعه قرار گرفته و تحقیقات منتشر شده نشان می دهد که این سئوال مورد توجه جامعه علمی است. در این حالت تقریباً مطمئناً می توان با اصلاح این سؤال و پاسخ به آنها همچنان چیز جدیدی را به ادبیات تحقیق اضافه کرد. پس باید گفت، پرسیدن یک سری سؤالات کلی تر در مورد رابطه آماری استراتژی خوبی است.
آیا راه های دیگری برای تعریف عملیاتی متغیرها وجود دارد؟
آیا انواعی از افراد وجود دارند که رابطه آماری برای آنها قوی تر یا ضعیف تر باشد؟
آیا موقعیتهایی وجود دارد که در آن رابطه آماری قویتر یا ضعیفتر باشد – از جمله موقعیتهایی با اهمیت عملی؟
به عنوان مثال، تحقیقات نشان داده است که زنان و مردان تعداد کلمات یکسانی در روز صحبت می کنند (پرحرفی بر حسب تعداد کلماتی که در روز در بین دانشجویان کالج در ایالات متحده و مکزیک گفته می شود اندازه گیری شد). هنوز هم میتوانیم بپرسیم که آیا روشهای دیگر اندازهگیری پرحرفی – شاید تعداد افراد مختلفی که هر روز با آنها صحبت میشود – نتیجه یکسانی را به بار میآورد؟ یا میتوانیم بپرسیم که آیا مطالعه افراد مسن یا افرادی از فرهنگهای دیگر همین نتیجه را دارد؟ این رویکرد باید به ما کمک کند تا سؤالات تحقیقاتی مختلفی را در مورد تقریباً هر رابطه آماری ایجاد کنیم.
ارزیابی سوالات تحقیق
محققان معمولاً بیشتر از آنچه که سعی در پاسخگویی داشته باشند، سؤال تحقیق ایجاد می کنند. این بدان معنی است که آنها باید راهی برای ارزیابی سؤالات تحقیقی که ایجاد می کنند داشته باشند تا بتوانند انتخاب کنند که کدام یک را دنبال کنند. در این بخش، دو معیار را برای ارزیابی سؤالات تحقیق در نظر می گیریم: (الف) جالب بودن سؤال و (ب) امکان پذیر بودن پاسخ به آن.
جالب بودن (Interestingness)
به سئوالات زیر توجه کنید:
مردم چند بار بند کفش های خود را می بندند؟ آیا وقتی مردم به فک آنها مشت می زنید احساس درد می کنند؟ آیا زنان بیشتر از مردان آرایش می کنند؟ مردم بستنی وانیلی را ترجیح می دهند یا شکلاتی؟
اگرچه طراحی یک مطالعه و جمعآوری دادهها برای پاسخ به این سؤالها کار نسبتاً سادهای است، اما احتمالاً مایل به انجام این کار نیستیم؛ زیرا، جالب نیستند. ما در اینجا در مورد اینکه آیا یک سؤال تحقیق برای ما شخصاً جالب است صحبت نمی کنیم، بلکه در مورد اینکه آیا برای مردم به طور کلی تر و به ویژه برای جامعه علمی جالب است یا خیر، صحبت می کنیم. اما چه چیزی یک سوال تحقیق را از این نظر جالب می کند؟ در اینجا ما به سه عاملی که بر جذابیت یک سؤال تحقیق تأثیر میگذارند نگاه میکنیم: پاسخ به یک شبهه و شک است، پاسخ شکافی در ادبیات تحقیق را پر میکند، و پاسخ پیامدهای عملی مهمی دارد.
اولاً، یک سؤال پژوهشی تا حدی جالب است که پاسخ های داده شده به آن مشکوک باشد. بدیهی است که سؤالاتی که توسط تحقیقات علمی به آنها پاسخ داده شده است؛ دیگر، به عنوان موضوع تحقیقات تجربی جدید جالب نیستند. اما این واقعیت که یک سوال توسط تحقیقات علمی پاسخ داده نشده است، لزوما آن را جالب نمی کند. باید شانس معقولی وجود داشته باشد که پاسخ به سوال چیزی باشد که ما قبلاً نمی دانستیم. اما، چگونه می توانیم این جالب بودن را قبل از جمع آوری داده ها ارزیابی کنیم؟
یکی از رویکردها این است که به دلایلی فکر کنیم تا انتظار پاسخ های متفاوتی برای سؤال داشته باشید – به ویژه آنهایی که به نظر می رسد با عقل سلیم در تضاد هستند. اگر بتوانید دلایلی برای انتظار حداقل دو پاسخ متفاوت بیاندیشیم، ممکن است سوال جالب باشد. اگر می توانیم به دلایلی فکر کنیم که فقط یک پاسخ را انتظار داشته باشیم، احتمالاً، اینطور نیست. این سوال که آیا زنان پرحرفتر از مردان هستند، جالب است زیرا، دلایلی وجود دارد که انتظار هر دو پاسخ را داشته باشیم. وجود این کلیشه نشان میدهد که پاسخ میتواند مثبت باشد، اما، این واقعیت که تواناییهای کلامی زنان و مردان تقریباً مشابه است، نشان میدهد که پاسخ میتواند منفی باشد. این سوال که آیا افراد وقتی با مشت به فک آنها می زنید احساس درد می کنند، جالب نیست؛ زیرا، مطلقاً دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم پاسخ می تواند چیزی غیر از یک بله قاطع باشد.
دومین عامل مهمی که باید در هنگام تصمیم گیری در مورد جالب بودن یک سوال تحقیق در نظر گرفت این است که آیا پاسخ به آن شکافی را در ادبیات تحقیق پر می کند یا خیر. باز هم، این تا حدی بدان معنی است که این سؤال قبلاً توسط تحقیقات علمی پاسخ داده نشده است. اما همچنین به این معنی است که این سؤال به نوعی برای افرادی که با ادبیات تحقیق آشنا هستند یک سؤال طبیعی است. برای مثال، این سوال که آیا نقاشیهای انسان میتواند به کودکان کمک کند اطلاعات لمسی را به خاطر بیاورند، احتمالاً برای هر کسی که با تحقیقات در مورد غیرقابل اعتماد بودن حافظه شاهدان عینی (به ویژه در کودکان) و ناکارآمدی برخی تکنیکهای جایگزین مصاحبه آشناست، پیش میآید.
آخرین عاملی که باید در هنگام تصمیم گیری در مورد جالب بودن یک سوال تحقیق در نظر گرفت این است که آیا پاسخ آن پیامدهای عملی مهمی دارد یا خیر. مجدداً، این سؤال که آیا نقاشی های انسان به کودکان کمک می کند تا اطلاعات مربوط به لمس شدن را به خاطر بیاورند، پیامدهای مهمی برای نحوه مصاحبه با کودکان در موارد سوء استفاده فیزیکی و جنسی دارد. این سؤال که آیا استفاده از تلفن همراه باعث اختلال در رانندگی می شود جالب است زیرا به ایمنی شخصی هر فردی که با ماشین سفر می کند و بحث در مورد اینکه آیا استفاده از تلفن همراه باید توسط قانون محدود شود، مرتبط است.
امکان پذیری (Feasibility)
دومین معیار مهم برای ارزیابی سوالات تحقیق، امکان پاسخگویی موفقیت آمیز به آنهاست. عوامل زیادی بر امکان سنجی تأثیر می گذارند، از جمله زمان، پول، تجهیزات و مواد، دانش فنی و مهارت، و دسترسی به شرکت کنندگان در تحقیق. واضح است که محققان باید این عوامل را در نظر بگیرند تا زمان و تلاش خود را برای پیگیری تحقیقاتی که نتوانند با موفقیت به پایان برسانند تلف نکنند.
نگاهی به نمونهای از مجلات حرفهای در روانشناسی، بسیاری از مطالعات را نشان میدهد که انجام آنها پیچیده و دشوار است. اینها شامل طرحهای طولی است که در آن شرکتکنندگان در طی سالها ردیابی میشوند، مطالعات تصویربرداری عصبی که در آن فعالیت مغز شرکتکنندگان در حین انجام وظایف ذهنی مختلف اندازهگیری میشود، و مطالعات غیرتجربی پیچیده شامل چندین متغیر و تحلیلهای آماری پیچیده. با این حال، به خاطر داشته باشید که چنین تحقیقاتی معمولاً توسط تیم هایی از محققان بسیار آموزش دیده انجام می شود که کار آنها اغلب تا حدی توسط کمک های مالی دولتی و خصوصی پشتیبانی می شود.
همچنین باید به خاطر داشته باشیم که برای به دست آوردن نتایج جالب و مهم، تحقیق لازم نیست پیچیده یا دشوار باشد. بررسی نمونهای از مجلات حرفهای همچنین مطالعاتی را نشان میدهد که انجام آنها نسبتاً ساده و آسان است – شاید شامل نمونهای راحت از دانشجویان و یک کار کاغذ و مداد باشد.
نکته پایانی در اینجا این است که به طور کلی استفاده از روش هایی که قبلاً با موفقیت توسط سایر محققان استفاده شده است، خوب است. برای مثال، اگر میخواهید خلق و خوی افراد را دستکاری کنید تا برخی از آنها را خوشحال کنید، ایده خوبی است که از یکی از روشهای متعددی استفاده کنید که با موفقیت توسط محققان دیگر استفاده شده است (مثلاً تعریف و تمجید از آنها). این نه تنها به خاطر امکان سنجی – این رویکرد “آزمایش شده و واقعی است” – بلکه به این دلیل که تداوم بیشتری با تحقیقات قبلی فراهم می کند خوب است. این کار مقایسه نتایج خود با سایر محققان و درک پیامدهای تحقیقات آنها برای شما و بالعکس را آسان تر می کند.
چکیده آنچه نوشتم
- ایده های تحقیق می تواند از منابع مختلفی از جمله مشاهدات غیررسمی، مشکلات عملی و تحقیقات قبلی باشد.
- پرسشهای پژوهشی که بر حسب متغیرها و روابط بین متغیرها بیان میشوند، میتوانند توسط محققان دیگر پیشنهاد شوند یا با پرسیدن یک سری سؤالات کلیتر در مورد رفتار یا ویژگی روانشناختی مورد علاقه ایجاد شوند.
- مهم است که قبل از طراحی یک مطالعه و جمع آوری داده ها برای پاسخ به آن، ارزیابی کنید که یک سوال تحقیق چقدر جالب است. عواملی که بر جذابیت تأثیر میگذارند، میزان تردید در پاسخ، پر کردن شکاف در ادبیات تحقیق و اینکه آیا پیامدهای عملی مهمی دارد یا خیر است.
- همچنین مهم است که ارزیابی شود که پاسخ به یک سوال تحقیق چقدر امکان پذیر است. عواملی که بر امکان سنجی تأثیر می گذارند عبارتند از زمان، پول، دانش فنی و مهارت و دسترسی به تجهیزات ویژه و شرکت کنندگان در تحقیق.
تمرین
تمرین 1: پنج ایده تحقیقاتی بر اساس هر یک از موارد زیر ایجاد کنید: مشاهدات غیررسمی، مشکلات عملی، و موضوعاتی که در شماره های اخیر مجلات حرفه ای مورد بحث قرار گرفته اند.
تمرین 2: پنج سوال تحقیقاتی تجربی در مورد هر یک از رفتارها یا ویژگی های روانشناختی زیر ایجاد کنید: دویدن در مسافت طولانی، خالکوبی کردن، اضطراب اجتماعی، قلدری، و حافظه برای رویدادهای اولیه دوران کودکی.
تمرین 3: هر یک از سؤالات تحقیقی را که در تمرین 2 ایجاد کردید از نظر جذابیت آن بر اساس معیارهای مطرح شده در این بخش ارزیابی کنید.
تمرین 4: شماره مجله ای را بیابید که گزارش های تحقیقات تجربی کوتاهی را منتشر می کند (به عنوان مثال، علوم روانشناسی، بولتن و مرور روانشناسی، بولتن روانشناسی شخصیت و اجتماعی). سه مطالعه را انتخاب کنید و هر یک را از نظر اینکه چقدر امکان پذیر است که آن را با منابع موجود در حال حاضر تکرار کنید، رتبه بندی کنید. از مقیاس رتبه بندی زیر استفاده کنید: (1) شما می توانید اساساً همانطور که گزارش شده است آن را تکرار کنید. (2) شما می توانید آن را با برخی از ساده سازی ها تکرار کنید. (3) شما نمی توانید آن را تکرار کنید. هر رتبه بندی را توضیح دهید.